Wednesday, February 15

آدمها متفاوت اند ،‌بسيار متفاوت و زمين بر خلاف تصور كودكانه اي كه داشتم

محل تجربه اندوزي نيست ، ‌محلي نيست كه در اون بتوني توانايي هاي متعالي رو

گسترش بدي ، زمين جايي است براي تمرين تنازع بقا ، براي تاييد كردن مكانيزم

هاي بيولوژيك و ژنتيكي ،‌ كه كدام نژاد پايدار تر، كدام گونه پويا تر

و كدام ژن ميرا تر ... ؟

انسان ها نياموخته اند ،‌انگار به ذات ( فطرت )‌ ميدانند كه بايد جاي يكديگر رو

تنگ كنند ،‌ بايد بدون احترام به يكديگر از روي هم رد بشن ،‌ يا بدون توجه به

اخلاق يا فرهنگ ،‌به هر اسمي (‌ نژاد پرستي ، مذهب ، تعصب و ... ) ،‌و تازگيها

بدون نياز به اسم از همديگه بالا برند .

يادم مياد تو دوران دبيرستان به من ميگفتن نردبون چون عادتم كمك به رشد ديگران بود

لذت ميبردم از اينكه كسي از من چيزي ياد مي گرفت .

لذت مي بردم وقتي برق فهميدن تو چشماي كسي ميديدم ، يا وقتي كه كمك مي كردم

تا بتونه چيزي رو خلق كنه ، وقتي موفق مي شد ،‌از شاديش من هم شاد مي شدم

اين عادت با من بود ...

اما ديگه الان نيست .....

و چقدر بده كه آدم دونه دونه لذت هايي رو كه داره از دست بده ...

گاهي فكر ميكنم ، فرق زندگي آدم ها ،‌ با هم ديگه چيه ...

اون آدمي كه با فروش واشر الا ن يه قصر تو نيا وران داره يا شاعر مسافر كش

چه جوري زندگي رو تجربه مي كنن .

رضايت از زندگي چطور به دست مياد .

الان دارم مي فهمم ، كه رضايت يه مفهوم مجازيه ،‌ ... شادي و رضايت محصول

ترشح دوپامين و سروتونين و نوروآدرنالين هاست و تركيبات مختلفي هم كه از آمفتامين

ها به دست مياد ميتونه ترشحات شبكه عصبي مركزي رو كنترل كنه و اين احساس رو

ايجاد كنه .

http://en.wikipedia.org/wiki/MDMA

من كه خودم هيچي نفهميدم كه چي گفتم

ولي تو header سايت گفتم كه قرار نيسن بفهميم .

تا بعد.

2 Comments:

Blogger Hamed said...

سلام آقای TD :
آقا سهراب در جواب شما می گه :
زهر این فکر که این دم گذراست میشود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ام پر شده از لذت
یا به زنگار غمی آلوده است
لیک چون باید این دم گذرد
پس اگر می گریم گریه ام بی ثمر است
و اگر می خندم خنده ام بیهوده است

خیلی خوشحال می شم اگه نطرتون رو راجع به وبلاگ جدیدم بدونم !!!

12:49 AM  
Blogger Casperious said...

some other comments :
Daisey:
کنار گذاشتن عادت های لذت بخش ... که معنی کنار گذاشتن شادی ها رو میده ! ... اونم شادی های درونی و روحی ؟؟ فکر میکنی چی میتونه جاشو بگیره که همون قدر شاد باشی؟ شاید تو این مرحله نگه داشتن این عادت ها بیهوده و سخت بیاد اما من بهت قول میدم وقتی از این مرحله بگذری خوشحال خواهی بود که عادت هاتو کنار نزاشتی.


Xos
من که ميگم تو هنوزم اينطوري هستي "لذت مي بردم وقتي برق فهميدن تو چشماي كسي ميديدم ، يا وقتي كه كمك مي كردم تا بتونه چيزي رو خلق كنه ، وقتي موفق مي شد ‌از شاديش من هم شاد مي شدم " اين حالتارو منم دارم ، شايد ازت ياد گرفتم ، شايدم علتش دونستن و جدا از دنيا بودنه ، چرا آينده اي نمي بينم با همه تلاشي كه در گذشته كرده ام ... چرا هيچ موسيقي اي برام خوشايند نيست ؟‌

9:02 PM  

Post a Comment

<< Home