Friday, March 31
Wednesday, March 29
...........
Monday, March 27
برگهاي تفكر
....
راه هاي گريز بسيار زيادي وجود داره
الكل ، اعتياد ، بيليارد ، ماشين ، دختر بازي ، يا هر چيزي كه بشه باهاش
يك مدت آدم خودشو فراموش كنه و از زندگيه واقعيش فاصله بگيره
....
عصر ما عصر تنهاييه انسانه ، پارادوكسي كه در كنار گسترده شدن وسايل ارتباط پديد اومده
....
كار ، تو جامعه هاي امروز توجيه شده ترين راه فرار و شايع ترين نوع فرار بين كساييه كه
ميتونن كار كنن و شايد سالم ترين نوع فرار و سازنده ترينشون باشه
.....
Sunday, March 26
Road Lyric
چكه چكه
سرما به تنم فرو ميرود
بهار است و من در آستانه پاييز خويشم
آنگاه كه بايد از ميوه هاي تابستانه خويش نوبر كنم
و بهارم در خودخواهي چه زود گذشت
ققنوس پودن
آرزوييست
آرزويي بس بزرگ
برخاستن از خاكستر
برخاستن از خويشتن كهنه
و چشيدن طعم راه
راه مرا مي خواند
من مي سوزم . . .
Tuesday, March 21
Thursday, March 16
خيالتون راحت باشه ...
• باید NGO حضرت عباس دردانشگاه تشکيل دهيم.
• شماعامل توليد فرهنگ اختلاط هستيد ويک روز به اين جرم سر شما راميبرند.
• آمده ام که مجلس هفتگي روضه زنانه دردانشگاه راه بيندازم .
• آمده ام که نوحه گر در دانشگاه تربيت کنم.
دکتر رامشت سرپرست دانشگاه اصفهان طي سخناني در جمع فعالان فرهنگي دانشگاه ضمن توجه دادن دانشجويان نسبت به تغييرات بوجود آمده درکشور ،بعد از انتخابات رياست جمهوري گفت:
شما دقيقأ بدانيداوضاع ازچه قرار است رک مي گويم دوستان ، من به عنوان رييس دانشگاه آمده ام وقرار است که مسجد درست کنم ، آمده ام که هيات درست کنم ،آمده ام هيات سينه زني درست کنم ،قرار است نماز راه بيندازم ،قرار است کانون قرآن راه بيندازم،آمده ام که مجلس هفتگي روضه زنانه دردانشگاه راه بيندازم ،آمده ام نوحه گر در دانشگاه تربيت کنم .
به گزارش نثرما رامشت دربخش ديگر سخنان خود ضمن انتقاد از اقدامات فرهنگي در سالهای گذشته اظهار داشت:
يادتان هست شما جشنواره اي به نام اقوام ايراني به راه انداخته بوديد، من با آن مخالفم چون قوميت گرايي ،اسلامي نيست. من اگردرست کنم همه اقوام ايراني راجمع مي کنم و مي گوييم نشان بدهيد براي حسين چگونه سينه مي زنيد.
وي در بخشي ديگر از سخنان خود خطاب به اعضاي کانون های فرهنگي دانشگاه گفت :
آيا در ميان کانون ها ، کانوني وجود دارد که مختلط باشد وهنگامي که جواب مثبت شنيد بيان کرد : شما عامل توليد فرهنگ اختلاط هستيد ويک روز به اين جرم سر شما را مي برند .
ما در محله هايمان مگر چند کانون عکس و فيلم داريم که در دانشکاه داشته باشيم .
سرپرست دانشگاه در ادامه گفت :
من نه آدم سياسي هستم و نه آدم اجرايي ، من يک معلم هستم .
من نيامده ام که شما را مجبور کنم مبلغ کانون های اسلامي باشيد . اما اين حق را به من بدهيد که به عنوان مدير دانشگاه وظيفه اي دارم.
شما يا شاخص هاي اسلامي را نمي شناسيد يا با آن بد هستيد . اگر بد هستيد برويد ؟ چون اينجا جاي شما نيست .
تشکيلاتي که شما الان عضو آن هستيد ،وظيفه قانوني اش اين است که پيوند هايي بر محور اسلاميت را تقويت وخلاف آن را رد کند.
وی در ادامه خطاب به دانشجويان گفت : شما به عنوان کانون های فرهنگي نقشتان اينست که به توليد شاخصه هاي فرهنگ بر محور خاصي بپردازد واين محور ،اسلام است . ما اگر مي گوييم مسلمانيم بايد کانون هاي اسلامي تشکيل دهيم ، نماز جماعت ونماز جمعه برپا کنيم ومسجدي تربيت شويم .
بايد ان.جي .او حضرت عباس دردانشگاه تشکيل دهيم.
که آدم ها در آن رنگ حسيني پيدا کنند وعاشورايي تربيت شوند.
دکتر رامشت در پايان اظهار داشت:
دوستان آن چيزي که برای من اهميت دارد ذهن شماست وسلامت روانيتان ، من مي دانم خيلي سخت است که شما از نظر سياسي با حکو مت بد باشيد .
من خودم اين طوري بودم وهشت سال با حکومت بد بودم ،من هشت سال آزگاردردولت اصلاحات در يک دخمه اي در دانشکده ادبيات زنداني بودم . وسائل اتاق کارمن را مي ريختند وسط چمن ها، 6سال آزگار ارتقا به استادي من را نگه داشتند واعمال نمي کردند . من وقتي که در دانشگاه راه مي رفتم واقعا برايم سخت بود .
http://www.mizannews.com/archives/001247.html#more
Wednesday, March 15
Sunday, March 12
teddy
he had a surgery yesterday .. and had his dead leaves and branches removed :)
now he looks much more healthy and clean ..
:)
Saturday, March 11
friends
Few friends
Strange friends
Older Friends
and a few younger friends .. .
and they help me .
i have friends .
Story of me and teddy
i call him teddy , the name is a gift too :).
i left teddy under the rain and when i was back he was so bad .
his dried leaves and dead flowers was hangin in the flowerpot , and he was almost dead because of my mistake .
i took him , and now i'm practicing gardening with him .
he is much better now .
he has 4 new flowers , 3 new leaves . and a tray to stand in it on the fridge .
i no longer leave him in the yard but instead i give him a daily dose of sunshine and i keep the soil moist , so that teddy lives longer and happy :) .
this is teddy, and his mug ;) , i'll take better pics ASAIC ( as soon as i can ;) ) .
Ap.
Friday, March 3
i love this song ..
So Suddenly
So strange
Life wakes you up
Things change
I've done my best
I've served my call
I thought I had it all
So suddenly
So Strong
My prejudice was gone
You needed me
I found my place
I'm different now
??????? days … ?
Now
The Greatest Reward
Is the light in your eyes ..
Sound of your voice
And the touch of your hand.
You make me who I am.
You trusted me to grow.
I gave my heart to show.
There's is nothing else I cherish more
I stand by you
For sure
Now the Greatest reward
Is the love that I can breath
I'm here for you now
For as long as I leave
You make me who I am .
So suddenly
It’s clear to me
Things change
Our future lies in here and now
We made it through , somehow
Now the greatest reward
It is the love that I can give .
I live for you , for as long as I live
You make me who I am .
You made me who I am .
Celine Dion .
i do love this song ....